الگوهای قیمتی

تعداد الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال بسیار است. آن ها اطلاعات زیادی را در مورد حرکت های قیمت در اختیار شما قرار می دهند.
اما همه آن ها سیگنال های قوی و درستی صادر نمی کنند. لذا در این مقاله ضمن معرفی بهترین الگوهای قیمتی، اجزای آن مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
فهرست محتوای مقاله
- الگوی قیمتی به چه معنایی است؟
- اجزای الگوهای قیمتی
پولبک
سقف ها و کف ها
طول و شیب موج های روند
- بهترین الگوهای قیمتی
- ترکیب الگوهای قیمتی با تحلیل بنیادین
- جمع بندی بهترین الگوهای قیمتی
الگوی قیمتی به چه معنایی است؟
چارتیست ها برای تحلیل بازار و پیش بینی آینده ی آن از روش های گوناگونی استفاده می کنند. بعضی بیش تر توجه شان روی انواع شاخص ها است.
بعضی دیگر بیش تر حجم معاملات را ملاک قرار می دهند. تریدرهایی هم هستند که در تحلیل شان به بررسی حرکت و روند قیمتی می پردازند.
برای رسیدن به این منظور، آن ها بر روی نمودارهای شمعی نمای کلی قیمت را به دست می آورند.
در این روشی که آن ها استفاده می کنند یک سری قانون و قاعده بر اساس رنگ، نوع کندل، قیمت باز و بسته شدن و غیره وجود دارد که سبب می شود الگوهای قیمتی مختلفی وجود داشته باشند.
تریدرها می توانند از این روش های مختلف قیمتی برای بازارهای مالی گوناگون نظیر بورس، فارکس، آتی و حتی ارزهای دیجیتال استفاده کنند.
تعداد این الگوهای قیمتی بسیار زیاد هستند. اما در ادامه به بهترین آن ها اشاره می شود؛ آن هایی که بسیار قوی، شناخته شده و پرکاربرد هم هستند.
اجزای الگوهای قیمتی
همه ی الگوهای قیمتی (مهم نیست که از چه نوعی هم باشند) در ۳ جزء با هم شباهت دارند. اگر بتوانید این اجزا را به درستی بررسی کنید، تصمیم های خرید و فروش سود آورتری خواهید گرفت.
در این صورت مسلماً میزان ضررهایتان هم پایین می آید. حقیقتا شناخت این اجزا سبب می شود شما حرکت های قیمتی را به شیوه ی نوینی درک نمایید.
پولبک
پولبک در حرکت های شدید، زیاد به چشم می خورد. آن اطلاعاتی در رابطه با ادامه ی حرکت بازار را به شما ارائه می دهد.
هر چه حرکت های اصلاحی از نظر اندازه و زمان تشکیل شدنشان بزرگ تر باشند احتمال معکوس شدن روند خیلی زیادتر است.
دلیلش هم این است که در این وضعیت تعادل بین خریداران و فروشندگان در حال تغییر پیدا کردن چشمگیری است.
ولی هر چه مدت زمان و اندازه ی این اصلاحات کوچک تر باشند نشانه ی یک سری اصلاحات جزئی تری در بازار هستند که معمولاً در این موقعیت روند کنونی ادامه پیدا می کند
سقف ها و کف ها
بررسی چگونگی شکل گرفتن سقف ها و کف ها، بنیان (اساس) بررسی الگوهای قیمتی را تشکیل می دهد. در واقع این موضوعی است که تریدر بزرگ، داو، هم به آن اشاره کرده است.
به این معنا که شما باید بدانید در حرکت های صعودی، سقف ها یکی پس از دیگری بالاتر از هم زده می شوند.
یعنی سقف اول بالاتر از سقف دوم، سقف دوم بالاتر از سقف سوم و به همین ترتیب سقف ها زده می شوند.
سقفهای بالاتر بیانگر این هستند که خریدارها زیاد می باشند و توانسته اند قیمت را به جهت بالا حرکت دهند.
در حرکت صعودی، کف ها نیز یکی پس از دیگری بالاتر زده می شوند؛ یعنی این که کف اول بالاتر از دوم، کف دومی بالاتر از سومی و به همین ترتیب کف ها زده می شوند.
در موقعیت های اصلاحی که کف های بالاتر شکل می گیرند به این معناست که فروشنده ها قدرت کافی برای پایین آوردن نرخ را ندارند و هم چنان خریداران قدرت را در دست گرفته اند.
بنابراین توجه به این سقف ها و کف ها برای ورود و خروج به موقع از بازار لازم است.
به عنوان نمونه وقتی نرخ توان زدن سقف تازه ای را نداشته باشد یک اخطاری است مبنی بر این که روند صعودی، معکوس خواهد شد.
یا وقتی نرخ با سختی سقف های تازه شکل گرفته را می شکند اخطاری است که نشان می دهد خریدار ها و فروشنده ها نسبتا به تعادل رسیده اند.
در چنین وضعیتی ممکن است چرخش بازار در کار باشد و شما باید حواستان را بیش تر جمع کنید.
طول و شیب موج های روند
بررسی این موضوع بسیار مهم است. شما می توانید قدرت روند را از طریق ریز موج هایی که در بین سقف ها و کف ها زده می شوند، مشاهده کنید.
در حقیقت قدرت روند از طریق بررسی طول شیب و اندازه ی این ریز موج ها شناسایی می شود. پس شما اگر می خواهید یک معامله گر موفق باشید فقط نباید به محدوده ی کف ها یا سقف ها توجه کنید.
بلکه باید موج هایی هم که بین آن ها اتفاق می افتد و حاکی از رویدادهای موجود در بازار هستند را نیز مورد توجه قرار دهید.
هر چه سایه های کندل های این ریز موج ها بلند تر باشد معمولاً نشانه ی برگشت روند و افت قیمت هستند.
بهترین الگوهای قیمتی
از جمله بهترین نوع آن ها می توان به الگوی پرچم و انواع آن، مثلث و انواع آن، سقف و کف دو قلو، فنجان و دسته، سر و شانه و انواع آن و گُوِه ی را نام برد.
به غیر از الگوی گوه ای، بقیه ی الگوها در مقاله هایی مجزا مورد بررسی قرار گرفته اند و برای کسب اطلاعات بیش تر می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نموده و آن ها را مطالعه کنید.
گُوِه ای (Wedges)
آن شبیه الگوهای مثلثی است؛ از این نظر شباهت دارد که متشکل از خط های روند همگرا است و هم چنین بیانگر پایین آمدن نوسان ها نیز می باشد.
خط های روند در این جا بیان کننده ی این هستند که کف ها و سقف ها با سرعتی گوناگون بالا یا پایین می روند.
گوه معمولا بیانگر این باشد که معکوس شدن روند خیلی نزدیک است؛ چون حرکت کنونی به تدریج ضعیف می شود.
شاید در این جا شما شاهد پایین آمدن حجم معامله ها هم باشید که این موضوع نشان دهنده ی این است که احتمال از دست رفتن قدرت در روند حاضر وجود دارد.
گوه به دو شکل صعودی یا افزایشی و نزولی یا کاهشی وجود دارد.
گوه ی صعودی (Rising Wedge) معکوس نزولی است و بیان می کند که بعد از بالا رفتن نرخ، حرکت صعودی به تدریج قدرتش را از دست می دهد.
در این موقعیت احتمال دارد نهایتا خط روند به صورت نزولی شکسته شود.
گوه ی نزولی (Falling Wedge) بر عکس گوه ی صعودی است و بیان می کند که با وجود پایین آمدن قیمت، فشار فروش هم به تدریج کم می شود.
خط های روند در این جا نشان دهنده ی این هستند که نوسان ها در حال کم شدن می باشند. در نهایت هم گوه ی نزولی معمولاً به یک روند صعودی ختم می شود.
ترکیب الگوهای قیمتی با تحلیل بنیادین
استفاده از الگوهای قیمتی به خصوص الگوهایی که در این مقاله نام آن ها مطرح شد، در پیش بینی آینده ی سهام یا دارایی های مالی مختلف دیگر به شما کمکی خیلی زیادی می کنند.
ولی برای این که یک پیش بینی دقیق تر و کامل تری داشته باشید، بهتر است از تحلیل بنیادین هم استفاده نمایید.
در تحلیل بنیادین می توانید مواردی نظیر صورتهای مالی، ترازنامه، درآمد خالص، قراردادهای و هزینه های شرکت، پشتوانه های مالی و غیره را مورد بررسی قرار دهید.
در تحلیل بنیادین نیز باید به این موضوع توجه کنید که این دارایی ای که می خواهید خریداری کنید یا به فروش برسانید الان در چه وضعیتی قرار دارید.
یعنی نیاز مردم به آن الان بیش تر است یا بعدا بیش تر خواهد شد یا در چه مدت نیاز مردم نسبت به آن چیز برطرف خواهد شد.
بنابراین بر اساس نیازهای مردم می توانید انتخاب های مناسب و سودآوری را انجام دهید.
در تحلیل بنیادین موضوع های سیاسی و اقتصادی تأثیرگذار بر بازارهای مالی را هم باید مورد توجه قرار دهید تا میزان خطا در پیش بینی آینده ی بازار مورد نظرتان را به حداقل میزان ممکن برسانید.
البته ریسک سیستماتیک هم وجود دارد که کنترل کردن آن در دست شما نیست.
ریسک سیستماتیک غیر قابل پیش بینی است؛ مثلاً ممکن است در مدت کوتاهی دارایی شما افت یا رشد شدید قیمتی را به علت یک خبر خوب اقتصادی یا یک خبر بد سیاسی تجربه کند.
ولی شما باید دارایی تان را به صورتی مدیریت کنید تا بتوانید در مواقع بحرانی، شرایط بد را به خوبی پشت سر بگذارید و ضررهایتان را جبران نمایید.
جمع بندی بهترین الگوهای قیمتی
دانستید که برای موفقیت در بازارهای مالی باید از تحلیل تکنیکال و بنیادین در کنار هم استفاده نمایید.
یک از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی هستند.
در الگوهای قیمتی باید 3 قسمت مهم یعنی پولبک، سقف ها، کف ها، طول و شیب موج های روند را مورد بررسی قرار دهید.
الگوهای قیمتی بسیارند ولی بهترین آن ها عبارتند از پرچم، مثلث، سقف و کف دو قلو، فنجان و دسته، سر و شانه و گُوِه.
الگوهای فوق ار می توانید در سایت آکادمی طهرانی مورد مطالعه قرار دهید. اما گوه مشابه الگوهای مثلثی از خط روندهای همگرا تشکیل شده و نشانه ی کم شدن نوسان ها است.
گوه دو نوع نزولی و صعودی دارد. گوه ی نزولی بیانگر این است که فشار فروش در حال کم شدن است. در نهایت هم احتمال صعودی شدن روند وجود دارد.
گوه ی صعودی هم درست برعکس گوه ی نزولی است. اما اگر دوست دارید با الگوهای قیمتی بیش تری آشنا شوید حتما همراه سایت آکادمی طهرانی باشید.
دیدگاهتان را بنویسید