لبه معاملاتی چیست ؟

بسیاری از معامله گران اطلاعی از لبه ی معاملاتی ندارند یا این که مفهوم آن را به درستی درک نکرده اند.
آن ها با داشتن چند معامله ی موفق به اشتباه فکر می کنند لبه ی معاملاتی را تشخیص داده اند در حالی که برآورد و نتایج کارشان منفی است.
در حقیقت لبه ی معاملاتی یکی از وجوه تمایز تریدرهای حرفه ای موفق با تریدرهای معمولی است.
اگر دوست دارید اطلاعات بیش تری در مورد آن کسب کنید حتما این مقاله را مطالعه نمایید.
فهرست محتوای مقاله
- لبه ی معاملاتی چیست؟
- چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی
باور به خویشتن
آموختن روانشناسی بازار
تغییر ندادن پی در پی سیستم معاملاتی
استفاده از تحلیل های تکنیکال و بنیادین
عکس العمل های سریع در مواجه شدن با فرصت های مناسب
- جمع بندی لبه ی معاملاتی چیست؟
لبه ی معاملاتی چیست؟
کلمه ی Edge به معنای لبه ی معاملاتی است. آن همان وضعیت هایی است که با به وجود آمدن آن ها ممکن است امکان پیروزی یک معامله از ناکامی (شکست) آن زیادتر گردد.
در حقیقت لبه ی معاملاتی همان استراتژی ای است که هر تریدری برای موفقیت در بازارهای سرمایه به آن نیاز دارد.
البته موفقیت به معنای این نیست که تریدر اصلا ضرری را متحمل نشود بلکه یعنی میزان سودآوری او از مقدار ضررش بیش تر باشد. در واقع موفقیت یعنی برآورد و نتیجه ی مثبت گرفتن از معاملات.
چگونگ دستیابی به لبه ی معاملاتی
مسلما داشتن یک استراتژی منظم و منحصر به فرد که در موقعیت های مختلف برای تریدر کارآمد باشد، نیازمند آموختن موارد مختلفی است که در ادامه مهم ترین آن ها بیان شده است.
البته این موارد به صورت کلی بوده و نباید فراموش کرد که هر تریدر موفق یک سری تکنیک های خاص دیگری برای خود دارد.
مثلا یک تریدر بیش تر از تحلیل بنیادی استفاده می کند و موفق است. یک تریدری هم از تحلیل تکنیکال استفاده می کند و موفق است.
حتی چارتیست ها و بنیادین کارها هر کدام از ابزارهای خاصی، بیش تر استفاده می کنند چون قلق آن ابزار دستشان آمده است.
پس مهم نیست از کدام ابزار و روشی استفاده می کنید مهم آن است که در مسیری حرکت کنید که سود مالی آن نه تنها ضررهای مالی تان را بپوشاند بلکه بر میزان پولتان بیفزاید.
باور به خویشتن
یک اصل مهم این است که به استراتژی خودتان پایبند باشید و بدون هر گونه شک و تردیدی به آن عمل نمایید.
یعنی هر چه باورتان برای رسیدن به پیروزی بیش تر باشد امکان موفق شدنتان هم بیش تر است.
چون باور به خویشتن است که شک و تردید در معاملات را از بین می برد. همان شک و تردیدی که اگر در حین خرید و فروش همراه شما باشد قطعا شما را بازنده ی بازار خواهد کرد.
آموختن روانشناسی بازار
سرمایه گذاران هنگام معاملات شان باید احساس ها و هیجان های مختلف خود همچون احساس شادی، ترس، شک و … را از خود دور کنند.
پس لازم است احساسات خود را بشناسند و قبل از انجام هرگونه معامله آن ها را کنترل نمایند.
مثلا تحت تأثیر صف های خرید و فروش برای معامله هیجانی عمل نکنند بلکه استراتژی خاص خودشان را در پیش گیرند.
بعد از شناخت رفتار و احساس های خود هم باید بتوانند رفتار دیگر تریدرها را در بازار تشخیص دهند.
این کار سبب می شود موقعیت های سودآور زیادی به دست آورند چون با داشتن استراتژی منحصر به فرد مخالف با استراتژی گله ای عمل خواهند کرد.
تغییر ندادن پی در پی سیستم معاملاتی
سرمایه گذار باید بداند که شروع هر کاری نیاز به آزمون و خطا و وقت بیش تری دارد تا قلق کار دستش بیاید.
او به تدریج می تواند سیستمش را رونق بخشد تا بتواند از موقعیت های مناسب سودآوری کمال استفاده را ببرد.
کسانی که آموزش دیدند و همان اول کار ضرر کردند، نگران نباشند؛ چون کم کم و پله پله متوجه می شوند که کجاها باید وارد بازار شوند و کجاها باید از بازار خارج گردند.
مسلما یک سیستم منظم و کارآمد می تواند آن ها را در بازارهای مختلف مالی یاری بخشد. با کمک آن می دانند دقیق چه زمانی وارد چه بازاری شوند.
پس به جای تغییر سیستم معاملاتی، باید برای تکمیل کردن میزان دقت آن، آزمون و خطا کنند و آن را برای استفاده های سودآورتر و لذت بخش تر آماده نمایند.
اما اگر مدام ذهن شان به جای اصلاح، درگیر این باشد که سیستم باید دوباره تغییر کند، زیاد عملکرد موفقی نخواهند داشت.
چون دائما روی سیستم های مختلف وقت می گذارند و آزمون و خطا می کنند اما هیچ وقت سیستمی را کامل به سرانجام نمی رسانند.
استفاده از تحلیل های تکنیکال و بنیادین
یکی از مهم ترین موارد برای تشخیص لبه ی معاملاتی استفاده از تحلیل تکنیکال یا بنیادین یا استفاده ی آن دو در کنار هم است.
تحلیل گران تکنیکال «چارتیست ها» بر این باورند که همه چیز در نمودارهای قیمت نهفته است و تحلیل گران بنیادین روش خود را بر اساس بررسی صورت های مالی شرکت ها، پشتوانه های مالی شرکت ها، رفتار سیاست مداران و … بنا نموده اند.
تکنیکالیست ها می توانند با به کارگیری چندین اندیکاتور مثل RSI، MACD و … به خوبی روند قیمت سهام را پیش بینی کنند.
آن ها ریسک پذیرترند چون عموما نگاه های کوتاه مدت و میان مدتی به سهام دارند.
حتی ابزارهایی که آن ها استفاده می کنند دقت تحلیل آینده ی بازار را بالا می برد و آن ها با خیال آسوده تری خرید و فروش را انجام می دهند.
فاندامنتالیست ها به خوبی می توانند سهام بنیادین را شناسایی کنند تا در صورت تغییر ناگهانی روند بازار، سهامشان دچار ریزش شدید قیمتی نشود.
پس با استفاده از دو تحلیل تکنیکال و بنیادی می توان حد سود و ضرر را مشخص کرد. سیگنال خرید و فروش گرفت و … . در نهایت هم دارایی را افزایش داد.
عکس العمل های سریع در مواجه شدن با فرصت های مناسب
تریدر باید سعی کند در زمان رسیدن فرصت ها عکس العمل های سریع داشته باشد تا بتواند از آن ها نهایت استفاده را ببرد.
اگر از فرصتی هم استفاده نکرد، نگران نباشد چون فرصت ها همچون اتوبوس واحد دوباره خواهند آمد پس به جای افسوس خوردن برای موقعیت های بعدی آماده شود.
جمع بندی لبه ی معاملاتی چیست؟
دانستید که لبه ی معاملاتی همان شرایطی است که با به وجود آمدن آن ها ممکن است امکان موفقیت یک معامله از ناکامی (شکست) آن زیادتر گردد.
در حقیقت زمانی که نتایج معاملات (نه در زمان خیلی کم) مثلا در طول چند ماه کاری مثبت شد و میزان سوددهی از ضرر بیش تر گردید یعنی تریدر لبه ی معاملاتی یا همان خرید و فروش موفق را شناسایی کرده است.
خیلی از افراد که مدت زمان زیادی هم است وارد بازارهای مالی شده اند وقتی در نهایت سود و ضررشان با هم مساوی می شود و سودشان، ضررهایشان را جبران می کند، فکر می کنند معاملات موفقی داشته اند در حالی که اشتباه فکر می کنند.
آن ها وقتی می توانند لبه ی معاملاتی را شناسایی کنند که آموزش ببینند، بر تحلیل ها مسلط شوند، هیجانی عمل نکنند و … .
در راستای آموزش، سایت آکادمی طهرانی در خدمت شما است تا کاربردی ترین آموزش ها در رابطه با بازارهای سرمایه (مالی) را در اختیارتان قرار دهد.
دیدگاهتان را بنویسید